بنابراین سکی پسر با پسر ترسو را خاموش
پدربزرگ نشسته بود و نوشیدن در جدول, نوه اش به او آمد, و پدر بزرگ شروع به گفتن, متوقف کردن نوشیدن, به خواب رفتن. پیر مرد شروع به شکایت سکی پسر با پسر در مورد زندگی خود-چقدر دشوار است برای او زندگی می کنند. در کوتاه, جوان, روسی, نوه به پدربزرگ خود وضعیت و زمانی که او شروع به آزار و اذیت او را مقاومت در برابر نیست چرا که او تصمیم گرفت تا سعی کنید آنچه در سابق بود قادر به.